پورتال جامع علوم انسانی ؛خدمات آموزشی و مطالعات فرهنگی
وبسایت آموزشی؛ فرهنگی ؛ پژوهشی و خبری - داود غفاری - علم باید درباره زندگی سخن بگوید اگر میخواهید آن را تغییر دهید.رولان بارت
 
دکتر صادق زیبا کلام* - طلب مرگ برای هیچ انسانی زیبنده نیست. چون حیات را حضرت باریتعالی اعطا نموده و اوست که می‌تواند آنرا پس گیرد. اما انسان می‌تواند خشم و غضب‌های برخی را در طلب مرگ برای آقای هاشمی رفسنجانی درک نماید. در واقع طلب مرگ برای هاشمی ضمن آنکه غیظ و غضب آنان را از ایشان نشان می‌دهد، در عین حال حکایت از استیصال آنان در مصافشان با آقای هاشمی هم می‌نماید.

اتفاقا اگر احساس می‌کردند که در رقابت و مبارزه‌شان با آقای هاشمی دست بالا را دارند، این‌چنین برای او آرزو نمی‌کردند. نفس اینکه آنان رسیده‌اند به نقطه‌ای که دیگر دارند آرزوی مرگ هاشمی را می‌کنند، دقیقا به معنای اوج ناامیدی از ایشان است. آنان از تیرماه 1384 به این سو و بالاخص از 22 خرداد 88 به بعد هر چه داشتند علیه آقای هاشمی به کار گرفتند.

هر تهمت، افترا، اکاذیب، توهین و بی‌احترامی که می‌توانستند نسبت به ایشان دریغ نورزیدند. ایشان و خانواده‌شان را متهم به اشرافیگری کردند؛ حتی بخش‌هایی از تاریخ را تحریف کردند که به ایشان به زعم خودشان ضربه بزنند.پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ را بر گردن ایشان انداختند. اما با وجود همه اینها و با وجود چهارسال هجمه بی وقفه و نسبت دادن هر چه که به ذهنشان می‌رسید به آقای هاشمی، ایشان توانست آن منزلت چشمگیر را در انتخابات 24خرداد به دست آورد و نامزد موردنظرش را با قریب 19 میلیون رای رئیس‌جمهور نماید. اما این تنها مشکل راست افراطی نبود.

مشکل اساسی تر که باعث شده تا از یکسو برای آقای هاشمی طلب مرگ کنند و از سویی دیگر او را پدرخوانده جریان انحرافی و اسفندیار رحیم مشایی دولت آقای روحانی بدانند، این است که هاشمی با دست خالی توانست بر آنان غلبه پیدا کند.

مشکل دیگر راست افراطی آنست که می‌بیند دولت روحانی عملا دارد طابق النعل بالنعل در جهت اندیشه‌ها و آرمان‌های هاشمی حرکت می‌کند. هاشمی رفسنجانی بود که خواهان تنش‌زدایی با جهان وهمچنین آمریکا شده بود. در حالی که افراطی‌ها در مخالفت با هاشمی یکبار دیگر ظرف چند هفته گذشته آقای هاشمی را در معرض توهین‌ها و بی حرمتی‌ها قرار داد، اما در عمل روحانی دارد آرام ‌آرام و بی‌سر و صدا در همان مسیر مورد نظر هاشمی حرکت می‌کند.

راست افراطی فعلا ترجیح می‌دهد و تا حدودی شاید مجبور است علیه روحانی موضع‌گیری نکرده و فقط کفشش را بر اتومبیل وی بکوبد. اما در مقابل تلافی تنش‌زدایی روحانی را دارد بر سرهاشمی می‌آورد.

انصافا این افتخار هاشمی است که سیبل گفتمان تدبیر وتعقل شود و همه حملات متوجه وی شود اما مسیر تدبیر و تعقل، مسیر اعتدال و میانه‌روی کشور را از بحران نجات دهد.اشکال اساسی آن است که افراطی ‌ها فکر می‌کند که مشکل در هاشمی رفسنجانی است و اگر او به تیر غیب دچار شود و از صفحه روزگار محو شود، همای بخت و اقبال و سعادت مجددا بر دوش آنها خواهد نشست.

افراطیون نمی‌دانند که چه شخص هاشمی باشد، چه نباشد، سیاست‌های افراطی، رادیکال، تند و غیرمسئولانه آنان ما را در وضعیتی قرار داده که به جز پیمودن مسیری که هاشمی سال‌هاست آن را نشان می‌دهد، چاره دیگری برایمان نمانده است.منبع: آرمان

در این رابطه بخوانید:

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد